از حکایت هایی که بسیار نقل میشده و محفل مردم را گرم میکرده داستان عاشقی عزیزو نگار است.دو عاشقی که در بلاروچ الموت جریاناتی اتفاق می اقتد که این داستان به صورت شعر با آهنگی خاص خوانده میشد.اکنون هم افرادی هستند که این منظومه را از بر باشند و کتابش نیز چاپ شد ولی از سرگذشت کتابش خبری در دست نیست.
سعی می شود در روزهای آتی قسمت هایی را نقل کنم.
ادامه دارد...